طلاق و احکام آن
عدهی طلاق رجعی چه آثار و احکامی دارد؟
عدهی طلاق رجعی (3 طهر) مهلتی را در اختیار زوجین قرار میدهد که به زندگـی خود و فرزندانشان بیندیشند و از وقوع اتفاقهای ناگوار در آینده جلوگیری کنند؛ به خاطر همین است که قانونگذار به شوهر اجازه داده که در صورت پشیمانی از قطع رابطهی زناشویی به همسر خود رجوع نماید و اثر طلاق را از بین ببرد. قرآن کریم در آیهی 228 سوره بقره فلسفهی عده را ایجاد یک فرصت دیگر برای بازگشت شوهر به زن در طلاق رجعی بیان کـرده است . در عدهی طلاق رجعی تمام آثار زوجیت برپاست و زوجین همچنان با یکدیگر محرم می باشند و اگر در زمان عده زن با مرد دیگری ازدواج کند با، عقد آن ها باطل است و در صورتی که از این حکم آگاه باشند برای همیشه به همدیگر حرام میشوند در ایـن مدت شوهر می بایست به زن نفقه بدهد؛ و در صورت مرگ یکـی ؛ دیگری از او ارث میبرد. در ادامه به تعریف رجوع و آثار آن میپردازیم .
رجوع چیست و چه آثاری دارد؟
مراد از حق رجوع در طلاق رجعی آن است که مرد میتواند در مدت عده بدون آنکه نیاز به عقد مجدد باشد با هر لفظ یا عملی به همسر خود بفهماند که او را مجددا به همسری خود پذیرفته است مشروط بر آنکه قصد رجوع داشته باشد. در واقع قانونگذار ایران قصد رجوع را شرط مهم در برقراری مجدد رابطهی زناشویی قرارداده تا قابلیت سوءِاستفاده از زن مطلقه را از بین ببرد. و هدف از قصد رجوع آن است که مرد عزم ی واقعی مبنی بر از سرگیری رابطهی زناشویی و تشکیل مجدد خانوادهی خویش را داشته باشد و بخواهد مجددا با همسر مطلقهی خود زندگـی کند. پس چنانچه مرد قصد رجوع نداشته حتی چنانچه عملی انجام بدهد که نشان از رجوع باشد (مثل لمس کردن دست همسر خود یا بغل کردن وی) قانونا و بنابر نظـر اکثر فقها رجوع واقع نشده است . علت اینکه در مدت عدهی طلاق رجعی؛ رجوع نیازمند عقد تازه نیست آن است که زن مطلقهی رجعیه [در طلاق رجعی به زن مطلقه؛ مطلقهی رجعیه گفته میشود] در در حکم زوجه است و تمام آثار زوجیت برپاست تا آنجا که قانون مدنی بیان کـرده در عدهی طلاق رجعی زن حق نفقه دارد و مرد مکلف است نفقهی زن خویش را پرداخت نماید و چنانچه از پرداخت نفقه امتناع نماید زن قانونا میتواند از او شکایت نماید . (ترک انفاق جرم تلقی میشود و 6 ماه تا دو سـال حبس تعزیری دارد.) در ادامه راه های رجوع مرد به زن را توضیح خواهیم داد.
مرد میتواند به دو طریق به زن خود رجوع نماید :
- حرفی بزند و با همسر خود مصالحه نماید مثل گفتن جملهی دوستت دارم.
- فعلی انجام بدهد که نشان از بازگشت به زندگـی باشد؛ مثل آنکه دست همسر خویش را بگیرد یا روسری او را از سر درآورد.
طلاق دارای 4 رکن مهم است که عبـار تند از:
1-طلاق دهنده:
در طلاقدهنده که همـان مرد است 4 شرط معتبر است که می بایست در زمان طلاق وجود داشته باشد: بلوغ ؛ عقل؛ اختیار و قصد
اختیار طلاق شرعا و قانونا بر طبق روایت نبوی شریف «الطلاق … و من اخذ بالساق» برعهده شوهر است ولی بر طبق قانون شوهر نمیتواند خودسرانه دست به طلاق بزند بلکه می بایست برای طلاق به دادگاه مراجعه نماید و در نهایت آن را ثبت نماید در غیر ایـن صورت مرتکب جرم شده است . به نظـر میرسد با دقت به ایـن که اکنون طلاق بدون موافقت دادگاه واقع نمیشود چنانچه کسب موافقت دادگاه به عنوان رکن پنجم طلاق به شمار آید بی وجه نیست.
2-طلاق گیرنده:
در مطلَّقه که همـان زن طلاق داده شده است پنج شرط می بایست در زمان طلاق وجود داشته باشد تا ایـن طلاق از اعتبـار برخوردار باشد:
-زوجیت
-عقد دائاست نه موقت
-اینکه زن از حیض و نفاس پاک باشد: طلاق می بایست در زمان پاک بودن از حیض و نفاس باشدکه در غیر ایـن صورت چنانچه واقع شود طلاق باطل است که ایـن شرط مذکور در زن یائ 3 و زنی که به سن حیض نرسیده است و زن حامله ساقط است
– مشخص بودن زن مطلقه
3-صیغه طلاق:
طلاق به خاطر آثار و پیامدهای خاصی که در جامعه دارد دارای شرایط و تشریفات خاصی است که قطعا می بایست رعایت شود. از جمله اینکه می بایست صیغه طلاق خوانده شود. در صیغه شروطی معتبر است که عبـار تند از ایـن که صیغه مخصوصه برای ازاله قید نکاح «هی طالقٌ یا فُلانَة طالقٌ یا اَنتِ طالقٌ » باشد. گفته میشود که طلاق بهغیر عربی واقع نمیشود و با اشاره واقع نمیشود مگرکسی که عاجز از حرف زدن باشد.
طلاق رجعی که مرد در آن حق رجوع در زمان عده را دارد. پس چنانچه شخصى زن خویش را با طلاق رجعی مطلقه کرد؛ بعد از آن اختیار دارد در زمان عده زن؛ بدون عقد تازه به همسرش رجوع نماید و دوبـار ه او را عیال خود نماید . پس همانطور که از نام ایـن نوع طلاق معلوم است ؛ طلاق رجعی؛ طلاقی است که در آن مرد حق رجوع دارد؛ خواه رجوع بکند یا نکند
4-شاهد گرفتن:
شاهد گرفتن دو یا چند نفر مرد عادل بر وقوع طلاق ضرورت دارد. پس دو شرط در شاهد گرفتن بر طلاق قطعا می بایست مورد دقت قرار گیرد؛ اول اینکه شاهد مرد باشد و دوم اینکه حداقل دو نفر باشند. چگونگی شاهد گرفتن ایـن دو مرد به یکی از 3 صورت انجام میشود یا بهصورت استماع صیغه و شنیدن آن؛ یا شناختن اجمالی دو طرف یا بودن زمان در زمان طلاق. شرط دیگری که می بایست در شاهدان وجود داشته باشد عادل بودن آنهاست . عادل کسی است که تقوا پیشه کند و از مرتکب شدن گناهان کبیره و اصرار بر جرائم صغیره پرهیز نماید .
در تقسیمبندی انواع طلاق می بایست بدانیم که بعضی از طلاقها حرام می باشند . پس دستهبندی اول تقسیم طلاق به طلاق بدعی و سنی به معنای بدعت حرام و سنت مشروعه است . منظور ما از طلاق بدعی آن دسته طلاقهایی است که برخلاف احکام شریعت باشد. طبیعی است که چنانچه ایـن نوع طلاق واقع شود باطل است .